درس زندگی

  • خانه 
  • #یک_دقیقه_مطالعه

#یک_دقیقه_مطالعه

01 مهر 1397 توسط فاطمه خرمي

یک روز داشتم به دنیای بدون خودم فکر می‌کردم.

دنیایی بود که داشت کار خودش را می‌کرد و من آن تو نبودم.

خیلی عجیب بود. فکر کنید ماشین شهرداری بیاید و آشغال ها را جمع کند و من نباشم. یا روزنامه جلوی در افتاده باشد و من برای برداشتنش نباشم. غیر ممکن است.

و بدتر آن‌که یک زمانی بعد از مرگم، قرار است کامل کشف شوم. آن‌هایی که وقتی زنده بودم، از من می‌ترسیدند یا از من متنفر بودند، ناگهان من را در آغوش می‌فشارند، کلماتم همه جا خواهند بود. کلوپ‌ها و انجمن‌هایی شکل می‌گیرند.

تهوع آور است. یک فیلمی از زندگی‌ام درست می‌کنند. مردی خیلی خیلی شجاع تر و با استعدادتر از خودم خواهم بود. خیلی خیلی بیشتر…

آنقدر که خداها را هم به استفراغ وادار می‌کنند.

بشریت در هر چیزی اغراق می‌کند،

در قهرمان‌هایش، دشمن‌هایش، اهمیت‌اش.

مرده شور نژاد بشر را ببرند،

حالا حالم بهتر شد.

? #وارث_مادرم

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

درس زندگی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس